عشق یعنی ح ، سین ، یاء و نون
ای خلایق بنویسید به سنگ لحدم
/
من فقط عشق حسین ابن علی را بلدم
//
ننویسید که او نوکر بدبختی بود
/
بنویسید که او منتظر مهدی بود
بسم رب الحسین گُر گرفته ام با تلالو نامت در خاطره های غریبانه ام کرب و بلا دلم برات پر میزنه میخواستم اینقدر نگویم تا دفن شود بغض های آن روزهایم زیر مه آلودیِ بی خیالی هایِ امروزم که به والله دست نکشیده ام کلمات آن چنان چنگ میزنند به دلم میترسم وصله هایش از هم بگسلد میترسم تو که خوب میدانی اگر از تو بر زبان نیاوردم.... کویر ترک خورده ام سخت غرق در منجلاب خشکسالیِ خودش است .... و اسم بین الحرمین که می آید یاد تب سوزناک واژگان بی کسی ام می افتم تو در ازاے اشک به من کربلا بده، من در ازاے کربلا گریه مے کنم .... " دستانم را گره کنم به حُرمت سپیدی روضه هایت... که تو همان حبل المتینی... حســــــینِ من! حســـــینِ لحظاتِ جاریِ من! عاشقانه میخوانَمَت... مهربانانه مرا در آغوش بگیر.... " "
این روزها آرزوهایم را به صف میکشم دانه دانه روانه میکنم سوی آن شش گوشه ای که گوشه گوشه های دلم را به یغما برده میدانم تا پرواز اجابت فقط چند نفس است .... فقط چند نفس.... نفس بده که برایت نفس بزنم " تنها دل خوشی ام همین واژگانی ست که با خلوص بر آسمان ابری پاشیده ام و تو مهربانی خوب میدانم و ای کاش دوباره مدیونت میکردم و ای کاش دینت را ادا نمیکردی آن وقت من بودم پریشان و دل شکسته حســـــــین این روزها درد دل زیاد است و ......
By Ashoora.ir & Night Skin