عشق یعنی ح ، سین ، یاء و نون
ای خلایق بنویسید به سنگ لحدم
/
من فقط عشق حسین ابن علی را بلدم
//
ننویسید که او نوکر بدبختی بود
/
بنویسید که او منتظر مهدی بود
بسم رب الحسین خیالم را چراغانی کرده ام برای تو که حتی لمس خیالت هم وضو میخواهد سفری در پیش است... از مبدأ قصه ی عاشقی.... به مقصد آستان مهربانی ات واژه ها را به عاریت گرفته ام.... در کوله ی راهم از همان اول میدانستم چشم که بگذارم نمیتوانم پیدایت کنم حتی در ناب ترین غزل اصلأ قبول نیست نامت چه ساده مرا بازنده میکند یک بازی دیگر.... یخ،آتش چطور است؟!! میان بساط شیطان که یخ بزنم تکرار نامت آتشم میزند این هم که نشد!!... نامت دوباره مرا بازنده کرد کلاغ پَر از همه بهتر است... به شرطی که وقتی گفتم کـــــــــربلا انگشتت را بلند نکنی تاب شنیدن جمله ی " کربلا،پر " را ندارم اصلأ چرا کربلا پر ؟! ثانیه های بی حضور تو پَر من،غرقِ در گناه پَر شب های شرمندگی پَر پ . ن : مهربان کاش زهیری بغلم میکردی من به آغوش پر از مهر شما محتاجم
By Ashoora.ir & Night Skin