سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق یعنی ح ، سین ، یاء و نون

ای خلایق بنویسید به سنگ لحدم / من فقط عشق حسین ابن علی را بلدم // ننویسید که او نوکر بدبختی بود / بنویسید که او منتظر مهدی بود

بسم رب الحسین

اینقدر بغض های کهنه را قورت داده ام که دیگر نای فریاد زدن هم ندارم

حتی نای هق هق های پنهانی

نه حرفی برای گفتن دارم

و نه کلامی برای نوشتن

زود غریبه شدم با خودی ها

و چه زود دل میکَنم از احساس سبز دوست داشتن

گیج مینویسم

آنقدر ها گیج که حروف گم کرده اند نشست گاهشان را

چه میخواهم؟!

چه میگویم؟!

چه کرده ام با خودم که حرف خودم را هم نمیفهمم

چقدر دورم از من

و چه غرق شده ام در منجلاب آرزوهای لجنزاری که خود به دستور نفس اماره ام ساخته ام

خفه کرده ام خودم را میان لباس های مارک دار

و میان سانتافه سفید رنگی که مرا وادار به فراموشی کرد

فراموش کردم که میخواستم همت باشم برای خودم

گم شده ام میان خاطره های خاطره

وای که چقدر از خاطره بدم می آید.از خاطره و سبز فسفری و ناز و کرشمه و ...

با چشم کور نشانم بده

و با گوش کر صدایم بزن،سلامم بده

هنوز نامت را که میشنوم گر میگیرد خیال چشمانم

هنوز هم جگر دارم پای برهنه به دیدنت بیایم

هنوز هم آنقدر عاشقت هستم که آرزوهای دخترانه ام را در راهت قربانی کنم

به خدا قسم من هنوز هم دلسوخته ام

سخت دلتنگ لالایی ام

مادر سکوت خیس میگفت

تسبیح که پاره شود نشانه است

این بار تسبیح محکمتری می آورم،و تو باز هم نشانه ای نشانم میدهی؟!!!



نوشته شده در چهارشنبه 91 اسفند 23ساعت ساعت 1:4 صبح توسط دلسوخته حسین| نظر

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin